مرتضی جوادی آملی: امیدواریم از سرگیری روابط ایران و عربستان یک حرکت پایدار باشد/ یمن از جنگ و خونریزی نجات پیدا خواهد کرد/ نباید یکدیگر را دشمن بدانیم
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۴۹۰۲۳
پایگاه خبری جماران: یک استاد خارج فقه و اصول معتقد است، «قطعاً احیای روابط ایران و عربستان در وهله نخست، موفقیتی برای هر دو کشور است و منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... آن نصیب مردم هر دو کشور میشود. جریانهای استکباری مثل امریکا و اسرائیل از این ارتباط راضی نیستند و مانع ارتباط و اتحاد بین ملتهای منطقه خواهند شد».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در خصوص از سرگیری روابط ایران و عربستان سعودی با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء گفت و گویی را انجام داده ایم که مشروح آن در پی می آید:
به نظر جنابعالی آیا توافق صورت گرفته بین ایران و عربستان بر کاهش تنشها در منطقه تاثیرگذار خواهد بود و آیا منطقه پس از یک دهه تنش، رنگ آرامش به خود خواهد دید؟
یکی از اخباری که این روزها منتشر میشود و در ابتدای کار است؛ مسأله ارتباط ایران و عربستان است. ایران و عربستان در منطقه صاحب نام و صاحب مقام هستند و موقعیتهای فراوانی را به لحاظ منطقه و مسائل اقتصادی و مهمتر از همه بحث دین و اسلام دارا هستند.
در حقیقت عربستان سرزمین وحی است و ما به لحاظ فکری و روحی وابسته و دلبسته این سرزمین هستیم و شب و روز به سمت قبله و به وجود مبارک رسول گرامی اسلام و ائمه بقیع عرض ارادت میکنیم. آنچه که باید در این رابطه ملاحظه شود، سه مطلب است که متأسفانه تاکنون از نظری قابل قبول بوده، اما از نظر عملی به نحوی عمل شده که به این سه اصل آسیب وارد شده است.
مطلب اول در رابطه با مسائل حقوق بینالملل، اصول و تعهدات رسمی است که همة کشورها آن را پذیرفتهاند و آن استقلال و تمامیت ارضی و حق حاکمیت هر ملت نسبت به کشور خود میباشد. همانگونه که ما نسبت به استقلال و حاکمیت بر کشور خودمان از جایگاه ملت اصرار داریم و هیچ نوع مداخلهای را نمیپذیریم، طبیعی است دیگر کشورها نیز با این انگیزه از حریم خودشان دفاع میکنند و اگر کشوری بخواهد با هر انگیزهای ولو انگیزه حق و حقطلبی در امور داخلی آنها مداخله کند، از نظر آنها قابل پذیرش نخواهد بود.
بنابراین، اصل اول، اصل استقلال و حاکمیت مردم و حقوقی است که به جهت استقلال برای کشورها وجود دارد. خدشهدار کردن اصل استقلال و مداخله در امور کشورهای دیگر چیزی جز ناصوابی و نادرستی نیست. هر آنچه که در ارتباط با سفارت عربستان در سالهای گذشته انجام شد، شعارهایی که علیه آنها سر داده شد، یک نوع مداخله محسوب شده و در نتیجه آن حق حاکمیت دولت و ملت بر کشور مخدوش شد و استقلال آنها زیر سؤال رفت. ما اگر معاهده و اصول بینالملل را میپذیریم، باید همه جهات کشور چه کسانی که در رأس کشور هستند و مقامات دولتی دارند و چه ملت و افراد آن را بپذیرند. اینکه عدهای بخواهند شورشی وارد عمل شوند و حرکتهای ناصوابی انجام دهند، نه تنها خسارتهای عظیمی را برای یک کشور رقم خواهند زد، بلکه این اقدام آنها نقض حقوق ملت و نقض استقلالی است که همه ما آن را پذیرفتیم. آنچه بیان کردم مربوط به مطلب اول بود.
مطلب دوم در خصوص مسائل همسایهای و منطقهای است. ما در منطقه خاورمیانه به جهت شرایط خاص سوق الجیشی و داشتن انرژیهای فراوان، جمعیت فراوان و امتیازات فراوانی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد، جزو کشورهای قدرتمند منطقه محسوب میشویم، باید به هر حال اصول همسایگی را در ابتدا مدوّن کنیم و رابطه بین کشورها را به لحاظ همسایگی تعریف کنیم.
متأسفانه این اصول تعریف نشده و هر کس سلیقهای و بر اساس معیارهایی که خودش تشخیص میدهد عمل میکند. ما در این رابطه کاملاً ضعیف و ناتوان عمل کردیم و همسایهای را که میتوانستیم بر اساس رعایت حقوق در مسیر خواستهها و اندیشهها و انگیزههای خودمان قرار دهیم، متأسفانه همه را در جبهه مقابل قرار دادیم و آنها را دشمن فرض کردیم و سبب شد ما همسایهای احساس نکنیم. قبل از آنکه مسأله همسایه و منطقه مطرح باشد، نظامهای سیاسی و اعتقادی آنها را زیر سؤال میبردیم و بر اساس این گونه مسائل، تعامل و روابط خودمان را برقرار میکردیم. در حالی که نظام همسایگی به این مسائل مربوط نیست و هر همسایهای به هر حال برای خودش اعتقاداتی دارد و نظام سیاسی و اجتماعی خودش را بر اساس آن تنظیم میکند، ولو ما قبول نداشته باشیم و نتوانیم بر آن صحه بگذاریم. ما نباید در کرسیهای بینالمللی از اینگونه مسائل سخن بگوییم.
اگر ما به لحاظ سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی آنها را قبول نداریم، نباید پرچم مقابله برافرازیم و یکدیگر را دشمن بدانیم و علیه یکدیگر شعار بدهیم. در این سال ها چه دشمنیها و عداوتها که دامن زده شد و چه صلح و دوستیهایی که میتوانست برای منطقه منبع خیر و برکت باشد، از دست رفت.
اگر امام رحمت الله علیه بحث صدور انقلاب را داشتند، به لحاظ مسائل فکری، نظری و فرهنگی و نظایر آن بوده است وگرنه اینگونه مسائل هرگز نمیتواند انقلاب را صادر کند، بلکه ماهیت انقلاب را زیر سؤال میبرد. انقلابی که بخواهد با سرنیزه و موشک صادر شود، چیزی جز جنگ و نابسامانی برای طرفین نخواهد داشت.
این چند دهه تجربه دیگر بس است و باید ملت و دولت خودشان را با اینکه رعایت حقوق همسایه و منطقه چگونه است، تطبیق دهند. ما آموزههای شریفی در خصوص تنظیم روابط با همسایگان داریم. لازم نیست همسایه، همفکر و هم عقیده و هم سامان ما باشد. ما باید به لحاظ همسایگی، همراهی و مصاحبت را تجربه کنیم و در سایه این مصاحبت راه صحیح را بیاموزیم، وگرنه هرگز از راه موشک و سلاح این عمل تحقق پیدا نخواهد کرد. خصوصاً امروز که نظامهای جهانی کاملاً عوض شده است و بحثهای نظامی و حتی جنگ و امثال آن در مسیر حقوقی و تحریمها قرار گرفته است.
مسأله سوم آن است که عربستان سرزمینی است که دل و جان همه ما ایرانیان به گونهای به آن وابسته است؛ زیرا اولاً سرزمین وحی است و انبیاء الهی و به ویژه رسول مکرّم اسلام در آنجا حضور داشتند. سرزمین حجاز و مکه و مدینه سراسر برای ما خاطره دینی و اعتقادی است و بایستی آنجا را به گونهای اصلاح کنیم که بتوانیم روابط خومان را تقویت کنیم. نه تنها مسأله حج به عنوان یکی از ارکان عمده روابط انسانی و دینی ما تعریف شده است، بلکه بسیاری از مسائل مثل مسئله زیارات و مسئله فرهنگی که از آنجا برخاسته بایستی در آنجا تعظیم شود. اگر ما معتقد هستیم که حضرت بقیه الله الاعظم رو به دیوار کعبه میفرماید: «أنا بقیه الله» باید یکی از شعائر ما باشد و سعی کنیم همواره این مکان را مقدس بدانیم و در مقام عمل کاری نکنیم که این قضیه مخدوش شود.
بنابراین، این سه مطلب باید مورد توجه و تأکید قرار گیرد. من فکر میکنم ما به اندازه کافی خسارت دادیم و ضرر و زیان در این خصوص برای ما بس است. همواره عاقلانی، خردمندانی و اندیشهورزانی مسیر ارتباط را تسریع و اصلاح کردند و به ما نشان دادند و راه درست را اینگونه گفتند. حضرت آیت الله جوادی آملی فرموده بودند که «اگر شما اینگونه به سفارت عربستان بتازید و حمله کنید و حرمتها را بشکنید، انتظار نداشته باشید آنها برای شما فرش قرمز پهن کنند». این مسائل کاملاً به هم مرتبط هستند. هر نوع دشمنی، ولو دشمنی زبانی، در مقابل آن دشمنی اعمال خواهد شد و هیچ کس تعارف ندارد. هیچ کشوری به کشور دیگر حق مداخله نخواهد داد.
امیدواریم حرکتی که انجام شده، یک حرکت پایدار باشد و مناسبات بین این دو کشور، دو ملت و دو جمعیتی که با یک آیین زندگی میکنند را به درستی سامان دهد.
برخی از کشورها نسبت به روابط ایران و عربستان خشنودند و برخی دیگر نه تنها خشنود نیستند، بلکه آن را شکستی برای خود قلمداد میکنند.
قطعاً احیای روابط ایران و عربستان در وهله نخست، موفقیتی برای هر دو کشور است و منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... آن نصیب مردم هر دو کشور میشود. جریانهای استکباری مثل امریکا و اسرائیل از این ارتباط راضی نیستند و مانع ارتباط و اتحاد بین ملتهای منطقه خواهند شد. ما باید با همه قوا اعتصام کنیم و به این رابطه چنگ بزنیم و وحدت بین ملتهای اسلامی را در منطقه حفظ کنیم و این قدرت الحمدلله وجود دارد.
به نظر شما آیا بهبود در روابط با عربستان باعث بهتر شدن روابط اقتصادی و راهبردی با امارات و کویت و شاید حل مشکلات با بحرین میشود؟
طبیعی است که بین کشورها به خاطر روابطی که وجود دارد، یک علقه پیدا ایجاد میشود. مسائلی که بین ایران و روسیه میگذرد، به تبع چنین قاعدهای است و نسبت به یمن مسئله همین طور است. قطعاً این معاهدات و وحدتی که برقرار میشود، در اصل ارتباط یمن و عربستان هم تأثیر خواهد گذاشت و نوع ارتباط یک ارتباط حداقلی است و یمن از جنگ و خونریزی نجات پیدا خواهد کرد.
این مسأله مهم مطرح است که ما هرگز نباید فکر و تصور کنیم که میتوانیم با قدرت نظامی، انتظامی و امنیتی و امثال ذلک یک کشور را مختل کنیم و نظامی را که میخواهیم روی کار آوریم. ملت بحرین قیام کرد و حرکتهای وسیعی و گستردهای را داشت. ایران نیز حمایت کرد، اما هیچ حرکتی اتفاق نیفتاد که احیاناً مورد نظر ملت بحرین و ملت ایران و دولت ایران باشد.
این مطلب را نباید فراموش کرد که نظامها مثل گذشته نیستند که با خونریزی و کشتن و امثال ذلک نظامی نظام دیگری را ساقط کند و خودش و همفکران خودش را در آن نظام قرار دهد. ما باید بپذیریم که کشورها همین گونه هستند؛حاکمیتها همین گونه هستند. همانطور که ما الآن به یک نوع حکومت میکنیم، آنها نیز همین طور هستند و طبعاً نظام فکری و سیاسی آنها همان است که ملاحظه میکنید.
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه ایران و عربستان توافق ایران و عربستان زلزله ترکیه و سوریه روابط ایران و عربستان دو کشور همسایه ای بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۴۹۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست